ناجیلغتنامه دهخداناجی . (اِخ ) (الَ ...) جهم بن مسعود، از اشراف مرو بود و در آنجا منزلتی داشت و در فتنه ٔ ضحاک بن قیس به سال 128 هَ . ق . کشته شد. رجوع به جهم بن مسعود شود.
ناجیلغتنامه دهخداناجی . (اخ ) لقب ابراهیم بن نافع الجلاب بصره ای است ، وی از رواة حدیث است و از مبارک بن فضالة و عمربن موسی الوجهی و دیگران روایت کرده است . (از سمعانی ).
ناجیلغتنامه دهخداناجی . (ص نسبی ) منسوب به بنوناجیة از عرب است به حذف ها و یاء. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ناجیلغتنامه دهخداناجی . (اِخ ) سالم بن هلال ملقب به ناجی از راویان خبر است . وی از ابوالصدیق ناجی روایت کرده است و یحیی بن سعیدالقطان از او روایت کرده است . (از سمعانی ).
ناجی کاشیلغتنامه دهخداناجی کاشی . [ جی ِ ] (اِخ ) از شاعران کاشان و خلف ملاحسن واعظ کاشی است . این بیت ازاوست :سر از خاک لحد از شرم عصیان برنمیدارم که ترسم از وجودم ننگ آید اهل محشر
ناجی افندیلغتنامه دهخداناجی افندی . [ اَ ف َ ] (اِخ ) احمدناجی معروف به «معلم ناجی » و «ناجی افندی » از شاعران متأخر ترک است . وی به سال 1848 م . در استانبول بدنیا آمد و در 1892 م .
ناجی اردوبادیلغتنامه دهخداناجی اردوبادی . [ ی ِ اُ ] (اِخ ) مؤلف دانشمندان آذربایجان آرد: از سخنوران نامی است . چندی ساکن تبریز بوده ودر اواخر عمر به هند رفته و در آنجا بدرود زندگانی گف
ناجی کاشیلغتنامه دهخداناجی کاشی . [ جی ِ ] (اِخ ) از شاعران کاشان و خلف ملاحسن واعظ کاشی است . این بیت ازاوست :سر از خاک لحد از شرم عصیان برنمیدارم که ترسم از وجودم ننگ آید اهل محشر
ناجی افندیلغتنامه دهخداناجی افندی . [ اَ ف َ ] (اِخ ) احمدناجی معروف به «معلم ناجی » و «ناجی افندی » از شاعران متأخر ترک است . وی به سال 1848 م . در استانبول بدنیا آمد و در 1892 م .