میماقواژهنامه آزاد(لری شوهانی) مات و مبهوت (مجسمه). به حالتی گفته می شود که فرد بدون هیچ تحرک جسمانی، مانند مجسمه خشکش بزند و به نقطه ای خیره بماند.
مَمَیُوکگویش گنابادی در گویش گنابادی به کسی گویند که شهوتش بالاست و همیشه به دنبال سکس میباشد.، سیری ناپذیر از سکس و زنان ، زن باره ، مرد باره
میمیکلغتنامه دهخدامیمیک . (فرانسوی ، ص ، اِ) حرکات نمایشی که نمایانگر اعمال و احساسات است . (از دایرة المعارف کیه ). || هنرپیشه ای که اعمال و احساسات را بوسیله ٔ حرکات نمایش دهد.
میمیکفرهنگ فارسی معین[ فر. ] 1 - (ص نسب .) هنرپیشه ای که اعمال و احساسات را به وسیلة حرکات نمایش دهد. 2 - (اِ.) فن تقلید و مجسم کردن اعمال و احساسات به وسیلة حرکات (بدون تکلم ).