مهارگاه 1escape roadواژههای مصوب فرهنگستانراهگَردهایی که برای متوقف کردن خودروی که راننده قادر به مهار آن نیست، طراحی میشود؛ به این منظور از بسترهای بازدارندۀ شنی یا سربالایی یا ترکیبی از هر دو استفاده میکنند
مهاراةلغتنامه دهخدامهاراة. [ م ُ ] (ع مص ) با هم فسوس کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). با هم فسوس کردن و شوخی کردن . (ناظم الاطباء).
معاراةلغتنامه دهخدامعاراة. [ م ُ ] (ع مص ) بر اسب بی زین سوار شدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مهارگاه 2mooring 2واژههای مصوب فرهنگستانمحلی در رودخانه یا بندرگاه یا حوضچه (dock) که شناور در آنجا مهار میشود
محورگاه چرخwheel boreواژههای مصوب فرهنگستانسوراخی در مرکز توپی چرخ که برای نصب چرخ بر روی محور با ابعاد دقیق ماشینکاری میشود