مناطلغتنامه دهخدامناط. [ م َ ](ع مص ) (از «ن و ط») مصدر میمی است . به چیزی درآویختن . (غیاث ) (آنندراج ). || (اِمص ) به معنی درآویختگی و پیچیدگی که حاصل بالمصدر است . (غیاث ) (آ
مناطفرهنگ انتشارات معین(مَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) درآویختن . 2 - (اِمص .) آویختگی ، تعلیق . 3 - (اِ.) جای آویختن . 4 - ملاک ، سند. 5 - مقصد، مطلب .
مناتلغتنامه دهخدامنات . [ م َ ] (روسی ، اِ) یک نوع پولی که معادل یک صد کوپک است . (ناظم الاطباء). مسکوکی سیمین روس را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مناتلغتنامه دهخدامنات . [ م َ ](اِخ ) نام بتی در عرب که هذیل و خزانه که هر دو قبیله ای است از عرب آن را می پرستیدند. (غیاث ). بت قبایل اوس و خزرج و غسان . (مفاتیح العلوم خوارزمی
مناطقیلغتنامه دهخدامناطقی . [ م َ طِ قی ی ] (ع ص نسبی ) کمرگر. (مهذب الاسماء). || منسوب است به مناطق که جمع منطقة است . (از انساب سمعانی ).
مناطللغتنامه دهخدامناطل . [ م َ طِ ] (ع اِ) افشردگیها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). معصره ها و منگنه ها. (ناظم الاطباء). چرخشتها که در آن چیزها بیفشرند. (از اقرب الموارد).
مناطقةلغتنامه دهخدامناطقة. [ م ُ طَ ق َ ] (ع مص ) با کسی سخن گفتن . (المصادر زوزنی ). با هم گفتگو و سخن کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).