26 فرهنگ

3006 مدخل


مفلوک

mafluk

فلک‌زده؛ بدبخت؛ بی‌چیز؛ عاجز.

بیچاره، درمانده، بدبخت

۱. بدبخت، بیچاره، بیچیز، بینوا، تهیدست، تیرهبخت، تیرهروز، شوریدهبخت، فلاکتزده، فلکزده، مفلاک ≠ متنعم
۲. عاجز، ناتوان
۳. ضعیف
۴. فرسوده

humble, lame duck, pitiable, pitiful, unfortunate, woebegone, wretched