مستفنلغتنامه دهخدامستفن . [ م ُ ت َ ف ِن ن ] (ع ص ) نعت فاعلی از استفنان . بر فنون چیزی بردارنده کسی را. (از منتهی الارب ). آنکه اسب خود را بر فنونی از راه رفتن وامیدارد. (از اقرب الموارد). رجوع به استفنان شود.
مستوفیانلغتنامه دهخدامستوفیان . [ م ُ ت َ ] (اِخ ) از خاندانهای بزرگ بیهق در قرن پنجم و ششم بوده است که جد آنها خواجه ابوالحسن محمدبن علی المستوفی از ناحیت طریثیت بود و به قصبه ٔ سبزوار آمده بود. رجوع به تاریخ بیهقی ص 118 شود.