مسایرتلغتنامه دهخدامسایرت . [ م ُ ی َ رَ] (ع مص ) مسایرة. مسایره . با هم رفتن . (یادداشت مرحوم دهخدا). برابر رفتن با کسی : مواکب سعادت صاحبی در مسایرت کواکب سعد دولت ، به در حصن ب
مسایرةلغتنامه دهخدامسایرة. [ م ُ ی َ رَ ] (ع مص ) مسایره . مسایرت . برابر رفتن با کسی و نبرد کردن با کسی در رفتن . (منتهی الارب ). با کسی رفتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهق
مسالفةلغتنامه دهخدامسالفة. [ م ُ ل َ ف َ ] (ع مص ) با کسی رفتن . (منتهی الارب ). همراهی و مسایرت کردن با کسی . (اقرب الموارد). || برابر و مساوی کردن کسی را در کاری . (منتهی الارب