لغتنامه دهخدا
مرضوفة. [ م َ ف َ ] (ع ص ) تأنیث مرضوف که نعت مفعولی است از مصدر رضف . رجوع به رضف شود. || شکنبه که آن را پاکیزه کرده و در سفر همراه دارند و به وقت حاجت هرگاه دیگ نباشد در آن پاره های گوشت اندازند بعد از آن سنگریزه را گرم کرده در همان شکنبه نهند تا آن گوشت پخته گردد. (منتهی