متقارضلغتنامه دهخدامتقارض . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) یکدیگر نیکی یا بدی پیش فرستنده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مر یکدیگر را نیکی و یا بدی پیش فرستنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تقارض شود.
متقردلغتنامه دهخدامتقرد. [ م ُ ت َ ق َرْ رِ ] (ع ص ) ابرپاره ٔ خرد و ریزه ای که زیر ابر جدا باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
متقرطلغتنامه دهخدامتقرط. [ م ُ ت َ ق َرْ رِ ] (ع ص ) با گوشواره شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زینت شده با گوشواره . (ناظم الاطباء).