متغیبلغتنامه دهخدامتغیب . [ م ُ ت َ غ َی ْی ِ ] (ع ص ) غایب و ناپدید. (ناظم الاطباء). ناپیدا گردنده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
متغبلغتنامه دهخدامتغب . [ م ُ غ ِ ] (ع ص ) خون ریز و پایمال کننده و منهدم کننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). هلاک شونده و فاسد گردنده . (آنندراج ) . و رجوع به اتغاب شود.
متغایبلغتنامه دهخدامتغایب . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) غایب باشنده و غایب . (آنندراج ). غایب و غیر حاضر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغایب شود.