ماهیچهلرزۀ انقباضیcontraction fasciculationواژههای مصوب فرهنگستانپریدن ضعیف و موزون ماهیچه در حین انقباضهای تقریباً غیرارادی یا ناشی از طرز استقرار بدن
ماهیچهلرزهfasciculationواژههای مصوب فرهنگستانانقباض ضعیف و موضعی و غیرارادی ماهیچهها که از روی پوست قابل دیدن است و ناشی از فعالیت خودبهخودی دستهای از تارهای ماهیچهای است
پتانسیل ماهیچهلرزهfasciculation potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل الکتریکیای که همراه با ماهیچهلرزه ایجاد میشود
ماهیچهلرزیmyokymia,myoclonia fibrillaris multiplexواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن در واحدهای حرکتی ماهیچه انقباضهای خفیف غیرارادی روی میدهد
لرزهلغتنامه دهخدالرزه . [ ل َ زَ / زِ ] (اِمص ) اسم از لرزیدن . لرزش . لرز. رَجفه . رعشه . قرقفه . نحواء. وَزَغ . ارتعاد. رعدة [ رِ دَ / رَ دَ ] ارتعاش . فسره . تضعضع. تزلزل . اهتزاز.یازه . اِرتعاج . اِرتجاج ، اَصیص . ارزیز.