لغتنامه دهخدا
ملازمه . [ م ُ زَ م َ / زِ م ِ ] (از ع ، اِمص ) ملازمت . ملازمة. رجوع به ملازمت و ملازمة شود. || (اصطلاح فلسفی ) حکمی که حکم دیگر را اقتضا کند مانند وجود دود برای آتش در روز و وجود آتش برای دود در شب . (از تعریفات جرجانی ). همبستگی میان دو ام