لغتنامه دهخدا
رقیمه . [ رَ م َ / م ِ ] (ع اِ) رقیمة. نامه و رقعه و مکتوب و نبشته و تعلیقه . (ناظم الاطباء). مراسله . مرقومه . ج غیر فصیح ، رقیمجات . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته . مکتوب . نامه . مرقومه . در مکاتبات فارسی معمولاً رقیمه و مرقومه را به نامه ای