قالوسلغتنامه دهخداقالوس . (اِ) نام نوائی و لحنی باشد از موسیقی . (برهان ).موضعی است که نوای قالوسی بدان منسوب است و گاهی نوا را قالوس نیز گویند بحذف یا : همی تا برزند آواز بلبلها
قالوسلغتنامه دهخداقالوس . (اِخ ) موضعی بوده در ولایت رستمدار مازندران قریب به شهررویان که در این زمان به نور و کجور معروف است و از ابنیه ٔ منوچهر بوده . و آن محل را جالوس مینامید
قالوسلغتنامه دهخداقالوس . (اِخ ) نام یک رومی معروف . (فرهنگ شاهنامه ص 209). نام سفیر قیصر به دربار لهراسب : یکی نامور بود قالوس نام خردمند و بادانش و رای و کام .فردوسی .
قالوسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنوایی از موسیقی قدیم ایرانی: ◻︎ بلبل همیسراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری: ۳۳۷).
غالوسلغتنامه دهخداغالوس . [ غال ْ لو ] (اِخ ) ابن ابی اصیبعه نام وی را در زمره ٔ اطبائی آورده که در فترت میان افلاطون و اسقلیبیوس دوم میزیسته اند، و مدت این فترت هزار و چهارصد و
قالوسیلغتنامه دهخداقالوسی . (ص نسبی ) منسوب است به موضعی قالوس نام . || (نوای ...) نوائی است از موسیقی : بزند نازو بر سرو سهی سرو سهی بزند بلبل بر تارک گل قالوسی .منوچهری .
قالوسیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= قالوس: ◻︎ برزند نارو بر سرو سهی، سرو سهی / برزند بلبل بر تارک گل قالوسی (منوچهری: ۱۳۰).
قالوسیلغتنامه دهخداقالوسی . (ص نسبی ) منسوب است به موضعی قالوس نام . || (نوای ...) نوائی است از موسیقی : بزند نازو بر سرو سهی سرو سهی بزند بلبل بر تارک گل قالوسی .منوچهری .
قالوسیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= قالوس: ◻︎ برزند نارو بر سرو سهی، سرو سهی / برزند بلبل بر تارک گل قالوسی (منوچهری: ۱۳۰).
جالینوسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاز الحان سیگانۀ باربد: ◻︎ بلبل همیسراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری: ۳۳۷).
طنبورفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاز آلات موسیقی دارای دستۀ بلند و کاسۀ کوچک شبیه سهتار: ◻︎ درّاج کشد شیشَم و قالوس همی / بی پردۀ طنبور و بی رشتهٴ چنگ (منوچهری: ۱۷۱).
جالینوسلغتنامه دهخداجالینوس . (اِ) نام نوائی است : بلبل همی سراید چون باربدقالوس و قفل و رومی و جالینوس .اسدی (لغت فرس ).