فولاد سازهای پراستحکامhigh-strength structural steelواژههای مصوب فرهنگستانفولادی که بهراحتی به فولادهای دیگر جوش میخورد و به علت پایین بودن کربن آن، شکلپذیری سرد مطلوبی دارد
فولادلغتنامه دهخدافولاد. (معرب ، اِ) پولاد. آهنی است که از 2 تا 2/5 درصد زغال همراه دارد و آن را ازچدن به دست آورند. رنگ فولاد از آهن تیره تر و جنس آن به مراتب سخت تر است و اگر آب داده شود شیشه را مخطط میسازد. فولاد شکننده و د
فولادلغتنامه دهخدافولاد. (معرب ، اِ) پولاد. آهنی است که از 2 تا 2/5 درصد زغال همراه دارد و آن را ازچدن به دست آورند. رنگ فولاد از آهن تیره تر و جنس آن به مراتب سخت تر است و اگر آب داده شود شیشه را مخطط میسازد. فولاد شکننده و د
فولادفرهنگ فارسی معین[ معر. ] (اِ.) = پولاد: آلیاژی سخت که مادة اصلی آن آهن و مقدار کمی کربن است . 2 - گرز.
زاغه فولادلغتنامه دهخدازاغه فولاد. [ غ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار. واقع در 14000گزی شمال خاوری شهر بیجار، و 2000گزی راه زنجان به بیجار. منطقه ٔ آن تپه و ماهور و سردسیر و آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، انگور و لب
ساز فولادلغتنامه دهخداساز فولاد. [ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یکی از آلات موسیقی است که دارای سی و پنج لوح بوده و از هر لوح آهنگی حامل میشده است . (ازمجله ٔ موسیقی دوره ٔ سوم شماره ٔ 25، شهریور 1337).
فولادلغتنامه دهخدافولاد. (معرب ، اِ) پولاد. آهنی است که از 2 تا 2/5 درصد زغال همراه دارد و آن را ازچدن به دست آورند. رنگ فولاد از آهن تیره تر و جنس آن به مراتب سخت تر است و اگر آب داده شود شیشه را مخطط میسازد. فولاد شکننده و د
قلعه فولادلغتنامه دهخداقلعه فولاد. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 45هزارگزی شمال خاوری سنندج و سه هزارگزی قشلاق جوب . موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 360