فلاسکفرهنگ انتشارات معین(فِ سْ کْ) [ فر. ] (اِ.) 1 - بطری ، قمقمه . 2 - ظرفی در دار و دو جداره برای خنک نگه داشتن آب یا گرم نگه داشتن چای ، دمابان (فره ).
فلاسکلغتنامه دهخدافلاسک . [ فْلا / ف ِ ] (فرانسوی یا انگلیسی ، اِ) ظرفی از فلز یا شیشه و جز آن دارای دهانه ٔ تنگ . || یخچال کوچک شیشه ای . (فرهنگ فارسی معین ).
فلاکتفرهنگ مترادف و متضادادبار، استیصال، بدبختی، بیچارگی، تنگی، تیرهبختی، خواری، ذلت، شوربختی، ضراء، فقر، فلکزدگی، نکبت