فساریوسلغتنامه دهخدافساریوس . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی نوعی از افسنتین است . (فهرست مخزن الادویه ).
فشارشلغتنامه دهخدافشارش . [ ف ِ رِ ](اِمص ) فشار دادن . (فرهنگ فارسی معین ) : بزر سفره ٔ پشت از فشارش امعاءبسیم کان میان ران ز جنبش اعصاب .خاقانی .