ارطخشاستلغتنامه دهخداارطخشاست .[ اَ طَ ] (اِخ ) (تاریخ الحکماء قفطی ص 18). ارطخشست . رجوع به اردشیر و اردشیر اول و دوم هخامنشی شود. || ارطخشاست الطویل الید؛ اردشیر درازدست .
ارطخشستلغتنامه دهخداارطخشست . [ اَ طَ ش َ ] (اِخ ) (عیون الانباء ج 1 ص 27 و 33). اردشیر. || ارطخشست الاول . رجوع به اردشیر اول هخامنشی و ایران باستان ص 907 شود. || ارطخشست الثانی .
اردشیرلغتنامه دهخدااردشیر. [ اَ دَ / دِ ] (اِخ ) بهمن بن اسفندیار پدر داراب (در داستانهای ایرانی ) و او را بهمن نیز نام بود. (مؤید الفضلاء). چون جدش گشتاسب او را بسیار دلیر دید ب
ارطخشستلغتنامه دهخداارطخشست . [ اَ طَ ش َ ] (اِخ ) (عیون الانباء ج 1 ص 27 و 33). اردشیر. || ارطخشست الاول . رجوع به اردشیر اول هخامنشی و ایران باستان ص 907 شود. || ارطخشست الثانی .
ارطخاشتلغتنامه دهخداارطخاشت . [ اَ طَ ] (اِخ ) (ابن الندیم ). ارطخشست . رجوع به اردشیر و اردشیر اول و دوم هخامنشی شود.