epochsدیکشنری انگلیسی به فارسیدوره ها، عصر، دوره، مبدا تاریخ، زمان، حادثه تاریخی، عهد، اغاز فصل جدید، عصرتاریخی
عهددیکشنری عربی به فارسیمبدا تاريخ , اغاز فصل جديد , عصر , دوره , عصرتاريخي , حادثه تاريخي , سلطنت , حکمراني , حکومت , حکمفرمايي , سلطنت يا حکمراني کردن , حکمفرما بودن