۱. گردیدن گرد چیزی؛ گردش کردن چیزی پیرامون چیز دیگر.
۲. گردش دایرهمانند؛ گردش گرد چیزی.
〈 دوران دَم: (زیستشناسی) [منسوخ] گردش خون.
اوقات، دوره، زمان، زمانه، عصر، فصل
circuit, circulation, day, epoch, period, reign, rotation, season, span, spell, stint, term, tide, time