لغتنامه دهخدا
کاشی . (اِخ ) (حاتم ...) شخصی بسیار بلندپرواز است . پناه بر خدا از شعر خواندن و شعر گوش دادن او. به هر حال طبعش خوب است و سخنان نوی دارد. این غزل از او است :شجر حسن تو هرگز بچنین نور نبودمجلس امشب بصفا هیچ کم از طور نبوددو جهان محنت و غم در دل من کرد نزول هرگز