عرطویللغتنامه دهخداعرطویل . [ ع َ طَ ] (ع ص ) نیکوجوانی خوش قد. (منتهی الارب ). نیکوئی جوانی و نیکوئی قد. (ناظم الاطباء). نیکو در جوانی و در قد. (ازاقرب الموارد). نیکوجوانی و نیکوقد. (شرح قاموس ).
هرتاللغتنامه دهخداهرتال . [ ] (هندی ، اِ) به هندی زرنیخ است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به هرتار شود.
ارتللغتنامه دهخداارتل . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) حصن یا قریه ای است بیمن از حازّة بنی شهاب . (معجم البلدان ).
ارطاللغتنامه دهخداارطال . [ اِ ] (ع مص ) فروهشته شدن هر دو گوش . || پسر سست و نرم اعضا زادن . (منتهی الأرب ).