تیفاشیلغتنامه دهخداتیفاشی . (اِخ ) احمدبن یوسف القاهری التیفاشی . ملقب به شهاب الدین . او راست : ازهارالافکار فی جوهرالاحجار. وفات 651 هَ . ق . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به الاعلام زرکلی ج 1ص 87
تیفاشیلغتنامه دهخداتیفاشی . (اِخ ) طبیب یا گیاه شناسی که ابن البیطار در مفردات از او روایت دارد. و او را کتابی بوده است بنام فصل الخطاب . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ثفسیالغتنامه دهخداثفسیا. [ ث َ ] (معرب اِ) صمغ سداب است . و آنرا بصورت ثافیسا و ثافسیا نیز ضبط کرده اند. رجوع به ثافسیا شود.
تفاسیلغتنامه دهخداتفاسی . [ ت َ ] (ع مص ) کون برآوردن خبزدوک تا گند کند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تفسیالغتنامه دهخداتفسیا. [ ت َ ] (معرب ، اِ) صمغ سداب دشتی است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). به یونانی صمغ سداب کوهی است . و بعضی گویند صمغ سداب صحرایی . (برهان ). تاپسیا که صمغ سداب کوهی است . ثافیسا. (از ناظم الاطباء). رجوع به ثافسیا شود.