برشنگاری شکستیrefraction tomography, seismic refraction tomographyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشنگاری بر پایۀ دادههای لرزهای شکستِ مرزی سطحبهسطح
شکستگیلغتنامه دهخداشکستگی . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (حامص ) حالت و چگونگی شکسته .کسر. شکستن . تکسر. خنث . (یادداشت مؤلف ). کسر و انکسار. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) : چون زمین بر شکستگی است چراآسمان بی تفاوتست و فطور. <