شبنلغتنامه دهخداشبن . [ ش َ ] (ع مص ) پرگوشت گردیدن . || نازک اندام گردیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || نزدیک شدن . (اقرب الموارد). قریب و نزدیک گردیدن . (منتهی الارب
شبنمگویش اصفهانی تکیه ای: šewnam طاری: šewnam طامه ای: šabnam طرقی: šewnam کشه ای: šewnam نطنزی: šewnem