سراغوشفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهپارچهای که زنان با آن سر و گیسوهای خود را بپوشانند؛ بافتهای از مروارید با دنبالۀ پارچهای دراز که بر روی سر قرار میگرفته و گیسها را میپوشانید؛ روسری؛ گیسوپ
سرآغوشلغتنامه دهخداسرآغوش . [ س َ ] (اِ مرکب ) بمعنی سرآغوج است که گیسوپوش زنان باشد و بعضی گویند دامیست که زنان بدان زیب و زینت کنند یعنی روپاکیست که مانند دام بافته اند. (برهان
سرآغوجلغتنامه دهخداسرآغوج . [ س َ ](اِ مرکب ) بمعنی سرآغج است که گیسوپوش زنان باشد. (برهان ): غفارة؛ سرآغوج که زیر مقنعه افکنند تا مقنعه ریم و چرک و روغن نگیرد. (منتهی الارب ) : س
سراگوشلغتنامه دهخداسراگوش . [ س َ ] (اِ مرکب ) سرآغوش . سرآغوج . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بمعنی سراغوش . (برهان ). سرآغوش و سرآغوج . (آنندراج ).
سرآغجلغتنامه دهخداسرآغج . [ س َ غ ُ] (اِ مرکب ) سرآغوج . سرآغوش . سراگوش . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). گیسوپوش زنان باشد، و آن کیسه ای است مانند همیان بدرازی سه گز و بر یک سر آ