سبکگراییstylism2واژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری مؤکد و معنادار شاخصههای سبکی در ساخت اثر بهنحویکه خاستگاه اثر بهسهولت قابل تشخیص باشد
سبک رایلغتنامه دهخداسبک رای . [ س َ ب ُ] (ص مرکب ) کم عقل . بی خرد. احمق . نادان : برگردد بخت از آن سبک رای کَافزون ز گلیم خود کشد پای .نظامی .
سبک رایفرهنگ فارسی عمیدکمعقل؛ بیخرد؛ احمق: ◻︎ برگردد بخت از آن سبکرای / کافزون ز گلیم خود کشد پای (نظامی۳: ۳۸۱).