گونۀ سبکی 2stylistic typeواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که براساس شاخصههای سبکی مانند رنگ و پرداخت سطحی و تزیینات مشخص میشود
گونۀ سبکی 1genre 2واژههای مصوب فرهنگستانگونۀ زبانی مرتبط با بافت فرهنگی که معرف ویژگیهای گفتمانی خاصی در قلمروهای کاربردی علمی و ادبی و رسانهای و جز آن است
گونۀ اختیاریarbitrary typeواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که طبق نظر باستانشناس و بهصورت قراردادی برای دستساختهها تعیین میشود
گونۀ آتشتابfire-tolerant speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای گیاهی که چنان تکامل یافته است که در برابر آشفتگیهای ناشی از انواع حریق دوام میآورد
گونۀ آسیبپذیرvulnerable speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که اگر اقدامات حفاظتی در مورد آن اعمال نشود، منقرض خواهد شد
اشاعرةلغتنامه دهخدااشاعرة. [ اَ ع ِ رَ ] (اِخ ) ج ِ اشعری ، بمعنی پیرو طریقه ٔ مخصوص اشعریان . اساس طریقه ٔ اشاعره از تعلیمات جهمیه مایه گرفت و در اواخر قرن سوم یا اوائل قرن چهارم
نخودفرهنگ انتشارات معین(نُ خُ) 1 - گیاهی است از تیرة سبزی - آساها (پروانه واران ) و از دستة پیچی ها و یکساله . این گیاه دارای گونه های مختلف است . دانه های رسیده اش مصرف غذایی دارد.
پیازچهفرهنگ انتشارات معین(چِ)(اِمصغ .)1 - پیاز خرد، پیاز کوچک . 2 - گونه ای از پیاز و کوچک تر از پیاز که جزو سبزی های خوردنی استفاده می شود.
کاجلغتنامه دهخداکاج . (اِ) صنوبر. سرو سیاه . ناژ. نوژ. ناج . ناجو.ارزه . نوج (نوح ). شوخ . درخت راتینج . درخت راتینه . شجرةالراتینج . نشک . وُهل . کاز. کاژ. تنوب . نام درختی با
رشتلغتنامه دهخدارشت .[ رَ ] (اِخ ) نام شهر حاکم نشین ملک گیلان ، و گویند این کلمه تاریخ بنای این شهر است چه این شهر در سال 900 هَ . ق . بنا شده و عدد حروف آن بحساب ابجد نیز نهص