ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن . و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و منطقه ٔ آمازون شناخته شده است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم (1600 - 1661 م .)و او شاگرد آلبان است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67). درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی (مؤلف در816 و 817 هَ . ق .) آمده : قوم ساکی
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 36).
ساکی بالالغتنامه دهخداساکی بالا. (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 14هزارگزی راه اراک به خمین . کوهستانی و سردسیر، آبش از چشمه و
ساکی پایینلغتنامه دهخداساکی پایین . (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 15هزارگزی راه شوسه ٔ اراک به خمین . کوهستانی ، و سردسیر،
ساکی قلعهلغتنامه دهخداساکی قلعه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) قریه ای است در ولایت قندهار افغانستان . رجوع به قاموس جغرافیائی افغانستان ج 2 ص 389 شود.
ساکیاسلغتنامه دهخداساکیاس . (اِخ ) قبیله ٔ قدیمی کوچکی است که بودا از میان آن برخاسته و بدان نامیده شده است . این قبیله جنگاور وزراعت پیشه بودند و در آخرین دامنه های هیمالیا و نزد
ساکیامونیلغتنامه دهخداساکیامونی . (اِخ ) لقب بودا بنیادگذار کیش بودائی و معنی آن «حکیم ساکیاس » است . رجوع به بودا شود.
shedدیکشنری انگلیسی به فارسیدهنه، الونک، کپر، ریختن، افکندن، خون جاری ساختن، جاری ساختن، پوست ریختن، برگ ریزان کردن، انداختن، افشاندن
sheddingدیکشنری انگلیسی به فارسیریختن، افکندن، خون جاری ساختن، جاری ساختن، پوست ریختن، برگ ریزان کردن، انداختن، افشاندن
ساکی بالالغتنامه دهخداساکی بالا. (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 14هزارگزی راه اراک به خمین . کوهستانی و سردسیر، آبش از چشمه و
ساکی پایینلغتنامه دهخداساکی پایین . (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 15هزارگزی راه شوسه ٔ اراک به خمین . کوهستانی ، و سردسیر،
ساکی قلعهلغتنامه دهخداساکی قلعه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) قریه ای است در ولایت قندهار افغانستان . رجوع به قاموس جغرافیائی افغانستان ج 2 ص 389 شود.