ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن . و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و منطقه ٔ آمازون شناخته شده است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم (1600 - 1661 م .)و او شاگرد آلبان است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67). درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی (مؤلف در816 و 817 هَ . ق .) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لر
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 36).
کشت تکانشیshake cultureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشت در مایع که در ان با حرکت مداوم و هوادهی امکان رشد میکربهای هوازی فراهم میشود
غلت 3trill 1, shake 2, trواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زینت عبارت از تناوب سریع یک نغمه و نغمهای بالاتر از آن
ایستاموجseicheواژههای مصوب فرهنگستانموج ایستادهای در یک حوزة بسته یا نیمبسته که حرکت آونگوار آن پس از اتمام نیروی اولیه ادامه دارد
سس پنیرcheese sauceواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
ساکیاسلغتنامه دهخداساکیاس . (اِخ ) قبیله ٔ قدیمی کوچکی است که بودا از میان آن برخاسته و بدان نامیده شده است . این قبیله جنگاور وزراعت پیشه بودند و در آخرین دامنه های هیمالیا و نزدیک رودخانه ٔ مقدس باغیراتی در حوالی مرز کنونی هندوستان و نپال میزیستند. مرکز آن بنام کاپیلاواستو زادگاه بودا بود و و
ساکیامونیلغتنامه دهخداساکیامونی . (اِخ ) لقب بودا بنیادگذار کیش بودائی و معنی آن «حکیم ساکیاس » است . رجوع به بودا شود.
ساکیتلغتنامه دهخداساکیت . (اِخ ) نام یکی از بلاد قدیم هند وسطی ، از کتاب سنکهت براهمهر. (از ماللهند ص 153).
ساکیزلغتنامه دهخداساکیز. (اِ) نمد را گویند مطلقاً خواه نمد تکیه باشد و خواه غیرنمد تکیه . (برهان ) (آنندراج ). نمد باشد و آن را سیاکیز نامند. (جهانگیری ) (شعوری ). نمد باشد و چون کیز بمعنی نمد آمده شاید که ساکیز نوعی از نمد باشد. (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). لِبد. رجوع به سیاکیز و کیز شود.
ساکینیلغتنامه دهخداساکینی . (اِخ ) آنتونیو. آهنگساز ایتالیائی متولد پوزول (1734 - 1786 م .) و مصنف اپراهای مشهور است .
دره دزدانلغتنامه دهخدادره دزدان .[ دَرْ رَ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 8هزارگزی شمال خرم آباد و 5هزارگزی خاورراه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه ، با 180
حسن وندلغتنامه دهخداحسن وند. [ ح َ س َ وَ ] (اِخ ) اسم یکی از طوایف چهارگانه ٔ پیش کوه ایلات کرد ایران که تقریباً 5000 خانوار میباشند و از پنج طایفه ترکیب یافته اند: بسطام ، کاکل وند، ساکی و دولتشاه ، و محل سکونت آنها در الیشتر (کنار رودخانه ٔ کاکارضا، تنگ رباط
رازانلغتنامه دهخدارازان . (اِخ ) دهی است از دهستان رازان بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد (مرکز دهستان ) که در 19هزارگزی شمال خاوری زاغه کنار شمالی خرم آباد به بروجرد واقع است . ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر مالاریائی و سکنه ٔ آن 1000</s
بیرانوندلغتنامه دهخدابیرانوند. [ ب َ ن َ وَ ] (اِخ ) یکی از ایلات کرد ایران از طوایف ایل پیشکوه است و تقریباً ده هزار خانوار و 60000تن سکنه دارد. دارای دو قسمت است بیرانوند یاراحمد و بیرانوند مال اسد و از تیره های ذیل تشکیل میشود: دره چی <span class="hl" dir="ltr
لر کوچکلغتنامه دهخدالر کوچک . [ ل ُ رِ چ َ ] (اِخ ) لرستان . حمداﷲ مستوفی گوید: تومان لر کوچک ولایتی معتبر است حقوق دیوانی آنجا که [ به دیوان ] اتابک میرفته صد تومان بوده است اماآنچه به دیوان مغول میدهند نه تومان و یکهزار دیناربه دفتر درآمده است . (نزهةالقلوب چ اروپا ص <span class="hl" dir="ltr"
ساکی بالالغتنامه دهخداساکی بالا. (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 14هزارگزی راه اراک به خمین . کوهستانی و سردسیر، آبش از چشمه و قنات ،محصولش غلات و بنشن و پنبه و انگور است ، و
ساکی پایینلغتنامه دهخداساکی پایین . (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 15هزارگزی راه شوسه ٔ اراک به خمین . کوهستانی ، و سردسیر، آبش از قنات و چشمه ، محصولش غلات و بنشن و انگور
ساکی قلعهلغتنامه دهخداساکی قلعه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) قریه ای است در ولایت قندهار افغانستان . رجوع به قاموس جغرافیائی افغانستان ج 2 ص 389 شود.
ساکیاسلغتنامه دهخداساکیاس . (اِخ ) قبیله ٔ قدیمی کوچکی است که بودا از میان آن برخاسته و بدان نامیده شده است . این قبیله جنگاور وزراعت پیشه بودند و در آخرین دامنه های هیمالیا و نزدیک رودخانه ٔ مقدس باغیراتی در حوالی مرز کنونی هندوستان و نپال میزیستند. مرکز آن بنام کاپیلاواستو زادگاه بودا بود و و
ساکیامونیلغتنامه دهخداساکیامونی . (اِخ ) لقب بودا بنیادگذار کیش بودائی و معنی آن «حکیم ساکیاس » است . رجوع به بودا شود.
دره ساکیلغتنامه دهخدادره ساکی . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری چقلوندی و 4هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ فرعی خرم آباد به چقلوندی ، با 18
دره ساکیلغتنامه دهخدادره ساکی . [ دَرْرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 6هزارگزی شمال خرم آباد و 5هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه ، با 180 تن
ناگاساکیلغتنامه دهخداناگاساکی . (اِخ ) ناگازاکی . بندر بزرگی است درجنوب مملکت ژاپن که جای حمل زغال و ایستگاه ناوهاست . (فرهنگ نظام ). جمعیت آن در سال 1945 م . قبل از جنگ جهانی دوم بالغ بر 142748 تن بود و زغال و پنبه و دیگر مال ال