سازبازلغتنامه دهخداسازباز. (اِ) آرایش و زیور و زینت . (ناظم الاطباء). پیراستگی . (اشتینگاس ). || آراسته . مطابق رسم روز. (اشتینگاس ) .
سازوبازلغتنامه دهخداسازوباز. (نف مرکب ) ریسمان باز. (جهانگیری ) (رشیدی ) (شعوری ). ریسمان باز که بر سر سازو رود و بازیهای غیرمکرر کند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). بندباز : السلام ای سیاه سازوبازبه اجازت که هجو کردم باز. سنائی (از انجمن آ