سابور ذوالاکتافلغتنامه دهخداسابور ذوالاکتاف . [ رِ ذُ ل ْ اَ ] (اِخ ) رجوع به سابور بن هرمز و ذوالاکتاف و شاپور دوم و ساسانیان شود.
شابورلغتنامه دهخداشابور. (اِخ ) مصحف شاور. رجوع به شاور و تاریخ جهانگشای جوینی ج 3 ص 183، 184، 371، 378 چ قزوینی شود.
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن یزدچردبن ساپور پسر یزدگرد اول (بزه کار) بود و حکومت ارمنستان را داشت بسال 420 م . بعد از مرگ پدر خواست بر تخت نشیند ولی بزرگان ایران او را کشتند و سلطنت به بهرام گور رسید. رجوع به ساسانیان شود.
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) (خندق ...)این خندق به امر شاپور دوم (310 - 379 م .) که اعراب وی را ذوالاکتاف لقب داده اند حفر شده بود. در زمان فتوحات اولیه ٔ مسلمین خندق سابور موجود بود. این خندق از هیت شروع میشود و تا ابله (ن
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن هرمزبن نرسی (شاپور دوم ) دهمین پادشاه سلسله ٔ ساسانی است که از سال 310 تا 379 سلطنت میکرد.میان ایرانیان ملقب به شاپور هوبه سنبا بود و مورخان عرب او را به القاب سابور الاعظم ، سابور الاکبر، س
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن یزدچردبن ساپور پسر یزدگرد اول (بزه کار) بود و حکومت ارمنستان را داشت بسال 420 م . بعد از مرگ پدر خواست بر تخت نشیند ولی بزرگان ایران او را کشتند و سلطنت به بهرام گور رسید. رجوع به ساسانیان شود.
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) (خندق ...)این خندق به امر شاپور دوم (310 - 379 م .) که اعراب وی را ذوالاکتاف لقب داده اند حفر شده بود. در زمان فتوحات اولیه ٔ مسلمین خندق سابور موجود بود. این خندق از هیت شروع میشود و تا ابله (ن
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن اردشیر. دومین پادشاه ساسانی (241 - 271 م .) است . رجوع به سابور الجنود و شاپور اول و ساسانیان شود.
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن اشک یا ابن اشکان یا ابن اشغان یا ابن افقور بروایت مورخان اسلامی ، دومین پادشاه سلسله ٔ اشکانی بوده است . رجوع به ایران باستان ج 3 صص 2546 - 2570 شود... و پس
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن بابک برادر بزرگ اردشیر بابکان است که در سالهای 211 و212 م . در پارس امارت داشت . رجوع به ساسانیان شود.
جندیسابورلغتنامه دهخداجندیسابور. [ ج ُ دَ ] (اِخ ) شهری است در خوزستان که آنرا شاپوربن اردشیر بنا کرد. (معجم البلدان ). رجوع به جندشاپور و گندی شاپور و جندیشاپور و جندیشاهبور و نخبةالدهر دمشقی ص 110، 179 شود.
خسروسابورلغتنامه دهخداخسروسابور. [ خ ُرَ / رُو ] (اِخ ) نام قریه ای است معروف بنزدیکی واسط و بین واسط و خسروسابور پنج فرسخ فاصله است . در تداول عامیانه خسابور معروف است . (از معجم البلدان ).
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن یزدچردبن ساپور پسر یزدگرد اول (بزه کار) بود و حکومت ارمنستان را داشت بسال 420 م . بعد از مرگ پدر خواست بر تخت نشیند ولی بزرگان ایران او را کشتند و سلطنت به بهرام گور رسید. رجوع به ساسانیان شود.
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) (خندق ...)این خندق به امر شاپور دوم (310 - 379 م .) که اعراب وی را ذوالاکتاف لقب داده اند حفر شده بود. در زمان فتوحات اولیه ٔ مسلمین خندق سابور موجود بود. این خندق از هیت شروع میشود و تا ابله (ن
سابورلغتنامه دهخداسابور. (اِخ ) ابن اردشیر. دومین پادشاه ساسانی (241 - 271 م .) است . رجوع به سابور الجنود و شاپور اول و ساسانیان شود.