زیارت نامهفرهنگ فارسی عمیددعاهایی که در وقت زیارت آرامگاه امام یا امامزادهای از روی نوشته یا از بر میخوانند.
زیارت نامهفرهنگ فارسی معین( ~. مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) دعای ویژه ای که در هنگام زیارت جایی خوانده می شود.
وارثلغتنامه دهخداوارث . [ رِ ] (اِخ ) (زیارت ...) نام زیارت نامه ای در زیارت حضرت حسین بن علی علیه السلام . (مؤلف ).
دوشیدنلغتنامه دهخدادوشیدن .[ شی دَ ] (مص ) خارج کردن شیر از پستان . (ناظم الاطباء). شیر از پستان برآوردن . (از آنندراج ) (از غیاث ).فشردن دو پستان و شیر بیرون کردن : هدب . احتلاب . محالبه . حلاب . (یادداشت مؤلف ). استمراء. (دهار). حلب . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) <span class="h
نامهلغتنامه دهخدانامه . [ م َ / م ِ ] (اِ) پهلوی «نامک » (= کتاب ) مأخوذ از «نام »، کردی «نامه » (= مراسله ) (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). مکتوب . قرطاس قرطس . (منتهی الارب ). کتابت . (برهان قاطع). (آنندراج ) (انجمن آرا). کاغذی که به نام کسی نوشته شود. (ف
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش شیروان شهرستان قوچان است که در حدود 3849 تن سکنه دارد و از شش آبادی تشکیل یافته و راه شوسه ٔ قوچان بجنورد از این دهستان می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) ده مرکزی دهستان زیارت بخش برازجان شهرستان بوشهر است که 1635 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان احمدآباد است که در بخش فریمان شهرستان مشهد واقع است و 230 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان جمعآبرود است که در بخش مرکزی شهرستان دماوند واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودخانه است که در بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
درزیارتلغتنامه دهخدادرزیارت . [ دَ رَت ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت واقع در 115 هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 6 هزارگزی شمال راه مالرو سبزواران به کروک ، با 200 ت
دره زیارتلغتنامه دهخدادره زیارت . [ دَرْ رَ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در 4هزارگزی جنوب سقز و شش هزارگزی طاله جار، با 600 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن مالرواست این ده در دو محل واق
تازه کند آغ زیارتلغتنامه دهخداتازه کند آغ زیارت . [ زَ ک َ دِ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه است که در 21500گزی شمال باختری قره آغاج و 15هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه واقع است . کوهستانی و معتدل است و <s
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش شیروان شهرستان قوچان است که در حدود 3849 تن سکنه دارد و از شش آبادی تشکیل یافته و راه شوسه ٔ قوچان بجنورد از این دهستان می گذرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیارتلغتنامه دهخدازیارت . [ رَ ] (اِخ ) ده مرکزی دهستان زیارت بخش برازجان شهرستان بوشهر است که 1635 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).