زللغتنامه دهخدازل . [ زِل ل ] (اِ) آفتاب زل ؛ آفتابی سخت گرم و بی ابر: در زل آفتاب ؛ زل گرما و در تیزی حرارت آن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
خِنزِل پِنْزِلگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی وسایل بی اهمیت ، اسباب و اساس کهنه و بی ارزش یا کم ارزش