زرزاللغتنامه دهخدازرزال . [ زُ ] (ع اِ)زرزول . زرزور. نوعی از گنجشک مهاجر. (از دزی ج 1 ص 585). رجوع به زرزور شود.
زرجوللغتنامه دهخدازرجول . [ زَ ] (اِ) یک نوع بازی مر کودکان را که با دو قطعه چوب بازی کنند و آن را چالیک و الک ودولک نیز گویند. (ناظم الاطباء).