رنگیلغتنامه دهخدارنگی . [ رَ ] (ص نسبی ) رنگرز. صباغ . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ). || چیت و نوعی از پارچه . || چیتی که رنگ آن با شستن مقاومت نمی کند. (ناظم الاطباء) (از اشتین
رنگی شدن شعلهایflame colorationواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی کیفی که در آن با تثبیت مادۀ آزمودنی بر روی یک سیم پلاتین و آغشتن آن به هیدروکلریکاسید و قرار دادن آن در معرض یک شعلۀ غیردرخشان (nonluminous) به بررسی جن