دیف رخشلغتنامه دهخدادیف رخش . [ رَ ] (اِ مرکب ) دیورخش . تیف رخش . نام نوایی است از موسیقی . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (جهانگیری ) : مطربان ساعت بساعت بر نای زیر و بم گاه سروستان زنند امروز و گاهی اشکنه گه نوای هفت گنج و گه نوای گنج گاوگه نوای دیف
فرهنگ ناشنوایانDeaf cultureواژههای مصوب فرهنگستانزبان و آداب و رسوم و باورهای مشترک جامعۀ ناشنوایان (Deaf community) پیشزبانی که خردهفرهنگی مستقل محسوب میشود
پادتن حبهایdomain antibody, dAbواژههای مصوب فرهنگستانتکهای از پادتن به طول حدوداً 110 آمینواسیدی که دستکاری شده تا بتواند فقط شامل اولین حلقۀ پپتیدی حبۀ زنجیرۀ سنگین (ناحیۀ VH) و نیز زنجیرۀ سبک (ناحیۀ VL) باشد، اما همچنان به پادگن همخوان متصل بماند
ارجنهفرهنگ فارسی عمیدنوایی از موسیقی قدیم ایرانی: ◻︎ گه نوای هفتگنج و گه نوای گنجِ گاو / گه نوای دیف رخش و گه نوای ارجنه (منوچهری: ۹۷).
ارجنهلغتنامه دهخداارجنه . [ اَ ج َ ن َ / ن ِ ] (اِ) نوائی و لحنی است از موسیقی . (برهان قاطع):گه نوای هفت گنج و گه نوای گنج گاوگه نوای دیف رخش و گه نوای ارجنه .منوچهری .
دیورخشلغتنامه دهخدادیورخش . [ وْ رَ ] (اِ مرکب ) دیف رخش که نغمه ای باشد از موسیقی . (برهان ). نام نوائی است از موسیقی . (از آنندراج ). نام نوایی است که مطربان زنند. (اوبهی ). نوایی از موسیقی . (ناظم الاطباء) : گه نوای هفت گنج و گه نوای گنجگاو گه نوای دیورخش و گه
هفت گنجلغتنامه دهخداهفت گنج . [ هََ گ َ ] (اِ مرکب )نام نوایی از موسیقی . (یادداشت مؤلف ) : گه نوای هفت گنج و گه نوای گنج گاوگه نوای دیف رخش و گه نوای ارجنه . منوچهری .|| (اِخ ) هفت گنج خسرو پرویز: دیبه ٔ خسروی سوخته ، بادآورد، افراس
سدیفلغتنامه دهخداسدیف . [ س ُ دَ ] (اِخ ) ابن میمون ، مولی بنی هاشم . شاعر حجازی و از مردم مکه بود.به بنی امیه نیز علاقه داشت . تا عهد منصور عباسی زنده بود. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 359). رجوع به ضحی الاسلام ج <span class="hl" di
سدیفلغتنامه دهخداسدیف . [ س َ ] (ع اِ) پیه کوهان . (آنندراج ) (منتهی الارب ). فربهی کوهان . (مهذب الاسماء). || کوهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
مجادیفلغتنامه دهخدامجادیف . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مجداف . (ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از فرهنگ جانسون ). رجوع به مجداف شود.