دیشگریلغتنامه دهخدادیشگری . [ گ َ ] (حامص ) (در تداول مردم قزوین ) بیتابی . نادنجی . (یادداشت لغتنامه ).
دسراءلغتنامه دهخدادسراء. [ دَ ] (ع ص ، اِ) کشتی که به سینه ٔ خود آب را دفع کند. ج ، دُسر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).