دندانهایdentate, toothed, notchedواژههای مصوب فرهنگستان1. در مفهوم عام، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانهدندانه باشد 2. در مفهوم خاص، ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانههای تیز و بیرونزده داشته باشد
دندانههای پشتیبانsupporting cuspsواژههای مصوب فرهنگستاندندانههای لُپی دندانهای خَلفی فک پایین و دندانههای کامی دندانهای خلفی فک بالا که در حالت بَرهمایی مرکزی با یکدیگر در تماس هستند
دندانههای ناپشتیبانnonsupporting cuspsواژههای مصوب فرهنگستاندندانههای زبانی دندانهای خَلفی فک پایین و دندانههای لُپی دندانهای خَلفی فک بالا که در حالت بَرهمایی مرکزی با یکدیگر تماس ندارند و آزادند
ریزدندانهایdenticulate, finely dentedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانههای بسیار ریز و برجسته داشته باشد
ریل دندانهایrack railواژههای مصوب فرهنگستانریل دندانهداری که بین دو ریل اصلی خطوط مناطق کوهستانی قرار میگیرد و لوکوموتیوهایی که چرخدندههای شانهای دارند، برای افزایش کشش در فراز و مهار سرعت در شیب از آن استفاده میکنند
ریزدندانهایdenticulate, finely dentedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانههای بسیار ریز و برجسته داشته باشد
ریل دندانهایrack railواژههای مصوب فرهنگستانریل دندانهداری که بین دو ریل اصلی خطوط مناطق کوهستانی قرار میگیرد و لوکوموتیوهایی که چرخدندههای شانهای دارند، برای افزایش کشش در فراز و مهار سرعت در شیب از آن استفاده میکنند
سهدندانهایtridentate/ tridentated, three-prongedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخشی در گیاهان با سه دندانه یا سه قسمت دندانهمانند
کلید دندانهایindented keyواژههای مصوب فرهنگستانکلیدی دوشاخهای که نیمبندهای هر یک از بندهای آن نسبت به حاشیه تورفتگی داشته باشند