دلبلغتنامه دهخدادلب . [ دُ ] (ع اِ) درختی است بزرگ با برگهای عریض و پهن ، این درخت بدون شکوفه و میوه است . (از اقرب الموارد). چنار. (دهار). درخت چنار را گویند و به عربی برگ آنر
دلبرفرهنگ نامها(تلفظ: del bar) (به مجاز) دارای زیبایی ، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقهی دیگران ؛ معشوق .
دلبندفرهنگ نامها(تلفظ: del band) (به مجاز) عزیز و دوست داشتنی ؛ (در قدیم) معشوق ، اسیر کنندهی دل، جذاب و گیرا.
دلبةلغتنامه دهخدادلبة. [ دُ ب َ ] (ع اِ) یکی دلب . یک درخت چنار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دُلب شود: «هو من أهل الدربة بمعالجة الدلبة»؛ او نصرانی است زیرا آن