لغتنامه دهخدا
موم . (اِ) ماده ٔ زردرنگ و نرم و بسیار قابل جذب که آن را زنبور عسل حاصل می کند و به تازی شمع گویند. (ناظم الاطباء). اسم فارسی شمع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (آنندراج ). مومها در حرارت معمولی جامدند، در الکل و آب غیرمحلولند و در اتر و سولفوردوکربن قابل حل می باشند و در حرارت ش