26 فرهنگ

2096 مدخل


ترجمه مقاله

درنگ

da(e)rang

صدایی که از به هم خوردن دو چیز فلزی، بلوری، یا چینی برمی‌آید.

۱. ایست، توقف، سکون، مکث، وقفه
۲. فرصت، مهلت
۳. تامل، تانی
۴. تاخیر، دیرکرد، مطال

delay, duration, halt, hesitation, indecision, intermission, pause, stop