ترجمه مقاله

درنگ

derang

۱. [مقابلِ شتاب] توقف.
۲. تٲخیر؛ دیرکرد.
۳. (اسم مصدر) سستی؛ آهستگی.
۴. (اسم مصدر) ثبات و آرام.
⟨ درنگ ‌کردن: (مصدر لازم)
۱. دیر کردن.
۲. توقف ‌کردن.

۱. ایست، توقف، سکون، مکث، وقفه
۲. فرصت، مهلت
۳. تامل، تانی
۴. تاخیر، دیرکرد، مطال

ترجمه مقاله