لغتنامه دهخدا
خدایگان . [ خ ُ ] (اِ مرکب ) گماشته خدا بر خلق . (المعجم ). پادشاه بزرگ . (برهان قاطع)(صحاح الفرس ) (فرهنگ اوبهی ) (انجمن آرای ناصری ). پادشاه . (از شرفنامه ٔ منیری ). بزرگ . سرور : خوبان همه سپاهند اوشان خدایگانست مر نیک بختیم را بر روی او نشا