کشتی مردهdead ship, dead, cold ship, dead ship condition, dead condition, cold ship conditionواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن، پیشران اصلی و دیگهای بخار و سایر دستگاههای حرکتی کشتی، بهدلیل نبودِ منبع تغذیه، کار نمیکنند متـ . وضعیت کشتی مرده
نقطۀ مرگ پایینbottom dead centre, BDC, lower dead centre, LDC, inner dead centreواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین نقطۀ قرارگیری پیستون که در آن محور دستهپیستون و محور طولی پیستون همراستا میشوند
درجهـ روزرشدgrowing degree day, degree dayواژههای مصوب فرهنگستانمجموع دماهای بالاتر از صفر پایه (base temperature) در هریک از مراحل رشدونمو گیاه
خط کورdead-end siding, dead-end trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی در ایستگاه راهآهن که از خط اصلی جدا شده و در پایان آن سپر انتهایی نصب شده است
داپرزهلغتنامه دهخداداپرزه . [ پ َ زَ / زِ ] (اِ) فراشتروک باشد و آن پرنده ای است که در سقف خانه ها آشیان کند. (برهان ) پرستو. خطاف . دالپوز. دالپوزه . (جهانگیری ). فراشتوک . پرستوک . دالبوزه . دالبوز. دالیوزه . (برهان ).
دادهبانی پیوستهcontinuous data protectionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ پشتیبانگیری که از دادههای جاری کاربر یک نسخۀ بدل ایجاد میکند اختـ . داپ CDP متـ . پشتیبانگیری آینهای mirroring
داپرزهلغتنامه دهخداداپرزه . [ پ َ زَ / زِ ] (اِ) فراشتروک باشد و آن پرنده ای است که در سقف خانه ها آشیان کند. (برهان ) پرستو. خطاف . دالپوز. دالپوزه . (جهانگیری ). فراشتوک . پرستوک . دالبوزه . دالبوز. دالیوزه . (برهان ).