خیشومی شدنnasalizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی آوایی که در طی آن بهطور همزمان بخشی از هوا از خیشوم و بخش دیگر از دهان خارج شود متـ . خیشومیشدگی
خیشومیnasalواژههای مصوب فرهنگستانآوایی که در ادای آن مجرای گفتار در نقطهای مسدود گردد، ولی عبور هوا به خارج بدون برخورد با هیچ مانعی از راه بینی انجام شود
خیشومی بودنnasalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت یا کیفیت یک آوا که در هنگام تولید آن بهطور همزمان بخشی از هوا از خیشوم و بخش دیگر از دهان خارج شود
تودماغیلغتنامه دهخداتودماغی . [ دَ] (ص نسبی ) صدائی که بخشی از آن از بینی برآید. خیشومی . (فرهنگ فارسی معین ): با صدائی تودماغی گفت ...
خیشومیnasalواژههای مصوب فرهنگستانآوایی که در ادای آن مجرای گفتار در نقطهای مسدود گردد، ولی عبور هوا به خارج بدون برخورد با هیچ مانعی از راه بینی انجام شود
خیشومیnasalواژههای مصوب فرهنگستانآوایی که در ادای آن مجرای گفتار در نقطهای مسدود گردد، ولی عبور هوا به خارج بدون برخورد با هیچ مانعی از راه بینی انجام شود