چاکنایی شدنglottalizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی آوایی که در آن بست چاکنایی بهصورت تولید دومین به آوا افزوده میشود متـ . چاکناییشدگی
چاکناییglottalواژههای مصوب فرهنگستان1. مربوط به چاکنای 2. مشخصۀ گروهی از همخوانها که با انسداد یا سایش در چاکنای تولید میشوند 3. همخوانی که با انسداد یا سایش در چاکنای تولید میشود
انسدادی ـ چاکناییglottal stopواژههای مصوب فرهنگستانویژگی همخوان انسدادی حاصل از باز شدن بست چاکنای متـ . همزه
سازوکار جریان هوای چاکناییglottalic airstream mechanismواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی تولیدی که در شکلگیری آواهای گفتار در برخی از زبانها نقش دارد و در آن چاکنای بسته است و حنجره عامل جریان هوا در فضای بالای چاکنای است
چاکنایglottisواژههای مصوب فرهنگستان[زبانشناسی] فاصلۀ میان تارآواها [زیستشناسی] دهانه یا مدخل نای که تارهای صوتی در آن قرار دارد
انسدادی ـ چاکناییglottal stopواژههای مصوب فرهنگستانویژگی همخوان انسدادی حاصل از باز شدن بست چاکنای متـ . همزه
چاک شدنلغتنامه دهخداچاک شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پاره شدن . شکافته شدن . دریده شدن : یکی از کید شد پرخون دوم شد چاک از تهمت سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر. رودکی .چو ویسه چ
چاردستیلغتنامه دهخداچاردستی . [ دَ ] (اِ مرکب ) اصطلاح قمار. اصطلاحی در بازی ورق .قمار چارنفری . شرکت چار نفر در قمار با ورق . همبازی شدن چار نفر در قماری که بیش از چار نفر هم میتو
تنگ افتادنلغتنامه دهخداتنگ افتادن . [ ت َ اُ دَ ] (مص مرکب ) تنگ افتادن ِ کار؛ لازم تنگ گرفتن کار. (از آنندراج ). سخت و پیچیده و مشکل گردیدن امری : رفتن یار سفرپیشه ٔ من تنگ افتادبا ک