لغتنامه دهخدا
خرمن . [ خ َ / خ ِ م َ ] (اِ) کود گندم بود که بعد از آن پاک کنند. (نسخه ای از اسدی ). قبه ٔ غله و گل و خاک بود. (نسخه ای از اسدی ). توده ٔ گندم و جو باشد که از کاه پاک کنند. (صحاح الفرس ). خوشه های غله راگویند که از بعد از درو کردن توده سازند