۱. هر نوع مادۀ رنگی که در رنگرزی و تولید مواد غذایی کاربرد دارد.
۲. مایع رنگی صنعتی که در تولید نوشتافزار کاربرد دارد.
۳. استعداد و شایستگی.
۴. حقیقت.
۵. اصل و خلاصۀ چیزی.
۶. (فلسفه) [جمع: جواهر، مقابلِ عرض] آنچه قائمبهذات باشد.
۷. [جمع: جواهر] [قدیمی] هریک از سنگهای گرانبها مانند الماس، زمرد، یاقوت، فیروزه، و مروارید که بیشتر برای زینت به کار برده میشود.
۸. [قدیمی، مجاز] درخشش؛ جلا.
〈 جوهر بوره: (شیمی) =اسیدبوریک
〈 جوهر سرکه: (شیمی) =اسیداستیک
〈 جوهر فرد: (فلسفه) [قدیمی] ذره که قابل تجزیه نباشد؛ جزء لایتجزا.
〈 جوهر گوگرد: (شیمی) =اسیدسولفوریک
〈 جوهر مورچه: (شیمی) =اسیدفرمیک
گوهر، دوات
۱. اصل، ذات، عصاره، کنه، گوهر، گهر، ماهیت
۲. چکیده، زبده
۳. مرکب ≠ صورت
acid, being, content , core, essence, germ, ink, juice, meat, mettle, quintessence, substance, timbre