زنندلغتنامه دهخدازنند. [ زَ ن َن ْ ] (ص ) بمعنی آراسته بود. (جهانگیری ) (برهان ) (آنندراج ). آراسته و پیراسته و زیبا. (ناظم الاطباء). || (اِ) آرایش .(برهان ) (آنندراج ). آرایش و زینت . (ناظم الاطباء).
زینوندلغتنامه دهخدازینوند. [ زین ْ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره طالقان است که در بخش بهشهر شهرستان ساری واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به مازندران رابینو شود.